آخرین جمعه سال است نیامد آقا
عمر ما رو به زوال است نیامد آقا
آنقدر چشم به در دوخته ایم تا که بهار آمده است
نو بهار فصل وصال است نیامد آقا

 

آخرین جمعه سال هم به آخر رسید
آقایمان عبای غریبی به سر کشید

گفتم ز بی لیاقتی ماست غربتت
چشمی به هم گذاشت آهی ز دل کشید